شهادت جانسوز جواد الائمه (ع) تسلیت باد


امام غریب

دست ستم بناى عدالت خراب کرد 
وز آتش الم دل ما را کباب کرد
اى واى امّ فضل امام جواد را 
مسموم از عناد به فصل شباب کرد
با این ستم که کرد به فرزند فاطمه 
افسرده قلب حضرت ختمى مَآب کرد
مانند شمع زآتش زهر جفاى خویش
جسم عزیز فاطمه را نیز آب کرد
چون دید آن کنیز امام غریب را 
لب تشنه جان دهد، به سوى او شتاب کرد
با ظرف آب رفت سوى حجره امام 
آن گاه دید رو به جنان آن جناب کرد
بگرفت ظرف آب و به روى زمین بریخت 
آن دشمنى که ظلم و ستم بى حساب کرد

شعر از :محس حافظی




شهادت جانسوز جواد الائمه 
حضرت امام محمد تقى(ع)
را به عموم حقیقت خواهان و عاشقان اهل بیت تسلیت مى گوییم.



پیامک ....

ادامه مطلب ...

طنز در زبان عرفان ۲

ابن سیرین (ره) یکی را گفت: چگونه ای؟ 

گفت: چگونه بود کسی که پانصد درم وام دارد، عیالوار است و هیچ چیز ندارد؟

ابن سیرین به خانه شد و هزار درم بیاورد و به وی داد و گفت: پانصد درم به وامخواه ده و پانصد درم بر عیال نفقه کن! و عهد کردم نیز با کس نگویم:چگونه ای؟ (از کیمیای سعادت)


------------------------

.

ادامه مطلب ...

طنز در زبان عرفان ۱

شیخ [ابو سعید ابوالخیر] یک بار به طوس رسید. مردمان از شیخ استدعای مجلس کردند. اجابت کرد. بامداد در خانقاهِ اُستاد، تخت بنهادند. مقریان قرآن بر خواندند و مردم بسیار درآمدند،چنان که هیچ جای نبود. مُعرِّف بر پای خاست و گفت: خدایش بیامرزد که هر کسی از آنجا که هست، یک گام فراتر آید! شیخ گفت: و صلی الله علی محمد و آله اجمعین، و دست به روی فرود آورد و گفت: هر چه ما خواستیم گفت و همه پیغامبران بگفته اند، او بگفت که از آنچه هستید، یک قدم فراتر آیید! کلمه ای نگفت و از تخت فرود آمد و بر این ختم کرد مجلس را.  (اسرارالتوحید)

********************************************

مقریان = قرآن خوانان

یا اله العاصین


شب های دراز بی عبادت چه کــنم؟

طبعم به گناه کرده عادت چه کــــنم؟

گویند کریم است و گــــنه می بخشد

گیرم که ببخشد از خجالت چه کنم؟